●▬ஜ۩ دست های پر از خالی ۩ஜ▬●
تنهایی ام را...دوست دارم...بوی پاکی می دهد


همسفر باران بودی !
صادقانه آمدی و چه غریبانه بار سفر بستی....
حتی فرصت ندادی در بوم نقاشی خیالم
رنگین کمان نگاهت را ترسیم کنم ...
و هرم لبهای تو را
به نوازش پاییز دستانم بسپارم....
چه سکوتهای دلتنگی...
چه فریاد های بی صدایی و
چه بغض های غریبانه ای که در حجم خالی اسمان نگاهم نشکست....
حال که رفته ای
باران را که لمس کردی
یادی از کویر خشک قلبم کن...




تاریخ: 31 / 1 / 1390برچسب:همسفر باران بودی,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 32 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی